اسم پسر ایرانی

ثروتمند، یاور آتش، محافظ آتش

آرای، آراینده، بخشنده، سپید دست، جوان مرد، آراسته، نگاریده

پاك و مقدس، عاقل و زیرک، از شخصیت‌های شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی، هفتمين پادشاه ماد

ماهیار، نام پهلوان ايرانی

نیکان، نام يكی از سرداران ديلمی، علت و سبب

منسوب به ماه، روشن و زیبا همچون ماه

سورن، نام سردار دلیر ایرانی

آرشام، نیرومند، قوی هیکل، پسر آريامنه و پدر ويشتاسپ از خاندان هخامنشي

آزاده، نجيب

آزاده، جوانمرد، بخشنده

جوانمرد مِهتر و بزرگتر، بخشنده بزرگ

تجربه، امتحان و آزمایش

تپه‌های به هم پیوسته‌ی دامنه کوه، نام یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی

نام نخستين پادشاه ایران از سلسله‌ی ماد

حاکم، سلطان، فرمانروا، شاهنشاه، پادشاه

منسوب به نیک، خوب، نيكو، آدم خوب، شخص صالح، شايسته، خوشی، سعادت

پاکدامن، آن كه از ارتكاب گناه و خطا پرهيز كند، دیندار، پرهیزکار، عارف، دانشمند

خداوند، ایزد

جوانمرد

مقدس، پاک، راست گفتار، درست کردار

از شخصیت‌های شاهنامه، نام چهارمين پسر كيقباد، مرد همیشه پیروز، آرام گرفتن، دلیر

آریایی، آزاده، نجيب

منسوب به سام، آتش

نام پسر گودرز پهلوان ایرانی، از شخصیت‌های شاهنامه، پرنده شکست ناپذیر، لطافت باران

آتش بزرگ، بالاترین سوگند

پادشاهان، بزرگان، سروران

نام دومین پسر کوروش پادشاه هخامنشی و برادر کمبوجیه

آن که در حال حرکت به نرمی و آرامی است، جوينده

ترکیب دو اسم مهر و سام (مهربانی و آتش)

امید، آرزو، كمال مطلوب، مراد و خواسته

نگه‌دارنده ماه، سرور ماه، کنایه از کسی که زیباییش از ماه بیشتر است

صورت فارسی اسم ابراهیم، فرشته‌ خوبی

ترکیب دو اسم کیا و راد (پادشاه و جوانمرد)

باشکوه و بزرگ

هاله و خرمن ماه

فرمانروای شهر یا کشور، پادشاه، حاکم

روش، رسم، شيوه‌ی مناسب و مطلوب

سزاوار، درخور، شایسته

آتش، از شخصیت‌های شاهنامه

نفس کامل و انسان نیکوکار، صاحب گفتار و کردار نیک، از شخصیت‌های شاهنامه

پادشاه و شهریار دلیر، نام دومین پسر کیقباد پادشاه کیانی، از شخصیت‌های شاهنامه

دارای عزت و قدرت و کیفیت، حامی و پشتیبان

رادمنش، با سخاوت، از شخصیت‌های شاهنامه، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی

آسمان، فلک، اقبال، نام نوایی در موسیقی

نام بنیان گذار سلسلۀ هخامنشی، خورشید

جوانمرد نیکو، بهترین جوانمرد

آرشاویر، مرد مقدس، نام هفتمین پادشاه اشکانی

محکم، پابرجا

توانایی، قدرت، جرأت، فرصت

همانند پادشاه، (به مجاز) از بزرگان و پادشاهان

منسوب به مهر، دارنده‌ي مهر، فروغ خورشید، نام پدر اورند سردار ايراني

ابوعلي سينا دانشمند معروف ايراني، شبه جزیره‌ي بیابانی، در شمال شرقی مصر که در تورات آمده در همین محل موسی به پیغمبری برگزیده شد

نام برادر داريوش و پسر ويشتاسپ، افزایش یابنده، افزوده

مرد مقدس، نام هفتمین پادشاه اشکانی

منسوب به اشک، نام مؤسس سلسله اشكانيان

استوار و پابرجا، از دلاوران ایرانی نام برادر مازیار فرمانروای طبرستان

منسوب به رام، مأنوس، موافق، سازگار، شاد و خوشحال، نام روز بيست و يكم از هر ماه خورشیدی در ايران قديم

جوانمرد صالح و شايسته

دارای نیروی راستی

از شخصیت‌های شاهنامه

دارنده اسب نر سیاه، پسر کیکاووس

نام پادشاه آذربایجان در عهد باستان، نام قدیمی ایران

صفت نيك، فضيلت، خصلت پسندیده، خوي خوش

منسوب به آريا، آريايي، آزاده، نجيب

صاحب کوهستان

شاه سلسله‌ي هخامنشی، پسر و جانشین اردشیر سوم، مؤسس خاندان اشكاني، بزرگ مرد

منسوب به راد، جوان‌مرد، آزاده، بخشنده، سخاوتمند، خردمند، دانا

اوج، بلندی، (به مجاز) خوب، خوش

غیرتمند و غیور، جوانمرد