زیبا، آراينده‌ي چشم

چشمانم، (به مجاز) عزيز و گرامی

خواندن و زمزمه كردن شعر، آواز، نغمه و سرود به حالت موسيقايي

بسیار زیبا

دختر خورشید، زاییده خورشید، آفريده‌ی درخشان، دختر زیبارو

توانستن، ملکه مهربان، دختر بی‌همتا، دختر تنها

نوعی پارچه با نقش‌های بته‌جقه یا اسلیمی

آرزو، خواستن چیزی همراه با فروتنی و تواضع

لبخند، درخشیدن

زیبا، نام پرنده‌ای از خانواده باز شکاری

گندم‌گون، امید و آرزو

نام گیاهی (بالنگ)، مركّب از طرح‌های اسليمی و گل و بوته‌ای در میان قالی و قالیچه

چشم آرام

گل سرخ، ناز و کرشمه

ستاره، کوکب، مردمک چشم

تلاوت کننده قران

زیباروی عزیز و گرامی چون چشم

سخن معمولاً موزون که با موسیقی خوانده می‌شود، آواز

روشن، درخشان، ریشه تاباندن

زلالی چشمه، تمیزی و پاکی، زیبایی

قدبلند

ماه صبحگاهان، ماه شرح شفق، ماه سپیده دمان

نام چشمه‌ای در بهشت

تیوان، توانا

آرامش یافتن یا کم شدن اندوه، آرامش، (در قدیم) خشنود، خرسند، راضی

ترس از خدا و اطاعت امر او، پرهیزکاری، پرهیز، پارسایی

چشم

نیرومند، دلیر، نام دختر شاه سمنگان همسر رستم پهلوان شاهنامه و مادر سهراب

مجسمه، تصوير، به مجاز زيباروي

دشت، بیابان

نام نوعی پرنده

عنوانی مخصوص زنان اشراف

گل تازه و شاداب

گیسو

نور چشم مادر

چشمانم برایش

مانند ماه

مرغ صحرایی، تذرو، قرقاول، ترنگ

تورنگ، تذرو، قرقاول

(به مجاز) دختری که زیباروی است و چهره‌ی او روشن و تابناک است

دختر ستاره، دختر چون ستاره، (به مجاز) دختر زیبا، صاحب حسن و کمال

ترکیب دو اسم تارا و مهر (ستاره و خورشید)

یار و شریک

بی‌نظیز، بی‌همتا، تک

دختری كه گيسوی بلند و زيبا دارد

ماه كامل

تابان، درخشان، پرتو افشان

تنها، (به مجاز) یکتا و یگانه

تهنیت گفتن، تبریک گفتن، شاد باش

بخشنده، امیدوار

خورشید، اشعه‌ی خورشید، برخورد و ملاقات

پرنده‌ای از خانواده‌ی گنجشك با منقاری باريك و تنی رنگارنگ

نوعی پرنده صحرایی، توکا

پرنده، نوعی ریسمان

درخت خرما، نام همسر یهودا (چهارمین پسر حضرت یعقوب (ع))

سنگ سرمه، بلوط دریایی

تابنده، درخشان، طاقت، پیچ و تاب زلف، فروغ و روشنایی

گداخته، پیچیده، درخشنده و تابناك، روشن، نوعی پارچه ابریشمی

نام چاه زم زم، نام مادر امام رضا (ع)

نام فرشته‌ای است كه بر ستوران موكل است و تدبير و مصالحی در روزهای تير به او تعلق دارد

تیراژی، رنگین کمان، قوس و قزح

ناز و كرشمه

یگانه، بی‌همتا، یکتا

منسوب به تاج

دختری که چشمانی با محبت دارد

برای خدا

فرشته خانه

چشم قهوه ای تیره یا مشکی

کلاه نمادین که توسط پادشاهان و ملکه ها بر سر گذاشته میشود